موافقت اصولي با تأسيس دانشگاه جامع غيرانتفاعي آية... ميرزا هاشم آملي |
موضوع تأسيس دانشگاه جامع غيرانتفاعي آيه ... ميرزا هاشم آمليمطرح شد و شوراي عالي علي الاصول با آن موافقت كرد و مقرر شد كه اعلام موافقت پس از تكميل پرونده به روال عادي و ارسال نتيجه به دبيرخانه انجام گيرد. |
خبرگزاري آريا- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مانند ساير نهادها و سازمان نواقصي دارد ولي تلاش وزير و همكارانش در جهت رفع نواقص بوده است.
يوسفيان ملانماينده مجلس و عضو كميسون فرهنگي مجلس درباه نهادهاي كه در حوزه توليد
علم فعاليت مي كنند به آريا مي گويد:� نهادها توليد كننده علم تنها مختص بهوزارت علومو حوزه ها ي علميه نيستند بلكه تمامي نهادها و موسساتي كه در اين زمينه
فعاليت مي كنند نيز در اين نقش سهيم اند همچنانكه رسانه ها، مدارس و ....
نيز در اين مهم نقش دارند.�
وي مي افزايد:� البته بيشترين انتظار را بايد در اين زمينه از وزارت علوم و حوزه هاي علميه و ساير نهادهايي كه بودجه هم دريافت مي كنند داشته باشيم.�
عضو كميسيون برنامه، بودجه و محاسبات همچنين مي گويد:� توليد علم جرياني ساري در جامعه است. اين جريان بيشتر در دانشگاه ها و سپس حوزه هاي علميه شكل مي گيرند، اما ساير تشكل ها نيز در شكل گيري آن نقش دارند.�
يوسفيانملا در پاسخ به اين سوال كه انتظارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد
به چه نحوي باشد؟ مي گويد:� نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تصدي گري نيست
بلكه سياستگزاري ها از جمله وظايف اين وزارت خانه است. �
وي تاكيد مي
كند:� با توجه به تقسيم وظايف در نهادها و وزارت خانه هاي مختلف بايد در
راستاي تعريف هاي مربوطه از يك وزارتخانه انتظار داشته باشيم.�
اين
نماينده مجلس شوراي اسلامي با اشاره به كامل نبودن تمامي وزارتخانه ها در
انجام وظايف خود، مي گويد:� نمي توانيم يك نهاد، سازمان و وزارتخانه اي را
در كشور پيدا كنيم و ادعا كنيم كه به تمامي وظايف خود به نحو احسنت عمل مي
كند، زيرا به واقع چنين چيزي وجود ندارد.�
وي ادامه مي دهد:� وزارت ارشاد نيز مانند تمامي نهادها و ارگان ها نيز داراي ضعف هايي هست اما اين ضعف ها و نقص ها نه ضعف شخص وزير ارشاد بلكه ضعف هاي ساختاري است و وزير ارشاد نيز به دنبال رفع نواقص و محدوديت هاست.�
يوسفيان ملا در پايان مي گويد:� وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي تا به امروز عملكرد خوبي داشته است و در جهت رفع محدوديت ها و نقص ها گام برداشته است.�
مسئولمدارس فوتبال مازندران از قهرماني تيم هاي استعداد درخشان آمل و آينده سازان محمودآباد در ليگ مدارس فوتبال زير 10 سال استان خبر داد.
محمدرضارشيدي در شهرستان ساري بيان داشت: در اين دوره از رقابت ها در ليگ برتر 28و در ليگ دسته اول نيز 16 بازي انجام شد كه در نهايت با شناخت تيم هاي برتر خاتمه يافت.
وي تصريح كرد: در ليگ برتر مدارس فوتبال زير 10 سال تيم استعداد درخشان آمل با پيروزي بر تمامي تيم ها در فينال نيز با برتري قاطع پنج بر يك نشاط ساري را برد و قهرمان شد.
مسئول مدارس فوتبال مازندران با اشاره به مقام سومي پيروزي ساري در اين رده گفت: تيم پيروزي ساري در مسابقه رده بندي با برتري دو بر يك مقابل درخشان رويان به مقام سوم رسيد.
رشيديهمچنين از قهرماني تيم آينده سازان محمودآباد در ليگ دسته اول زير 10 سال استان خبر داد و افزود: اين تيم با برتري بر تمامي تيم ها در فينال نيز موفق شد با يك گل گلستان عاطفه تنكابن را شكست دهد و قهرمان شود.
وي در ادامه تصريح كرد: تيم المپيك نكا در ديدار رده بندي موفق شد سه بر صفر آرش آمل را شكست دهد و در سكوي سوم قرار گيرد.
مسئولمدارس فوتبال مازندران در پايان با اشاره به اهداي كاپ و جوايز به تيم هايبرتر افزود: با حضور مسئولان استان و شهرستاني به تيم هاي اول تا سوم مدال، حكم و كاپ قهرماني اهدا شد.
بخش سفيران تبيان
ازسوي روابط عمومي اداره تبليغات اسلامي آمل 444 مورد اخبار در موضوعات قراني، فرهنگي و ديني مربوط به اين اداره از فروردين تا 11 اسفند 92 به سايت تبيان مازندران ارسال شده است.
به گزارش روابط عمومي،حسن جوان مسئول روابط عمومي اين اداره امروز دو شنبه 29 ارديبهشت 93 گفت:از آنجايي كه اطلاعرساني و انعكاس فعاليت هاي دستگاه هاي اداري بر عهده روابط عمومي ها است لذا از فروردين سال جاري تا پايان اسفند 92 444 مورد اخبار در زمينه هاي مختلف قرآني، فرهنگي، ديني، تبليغات محيطي، جلسات برگزار شده و. .. به سايت تبيان مازندران ارسال شده است.سرپرست روابط عمومياداره تبليغات اسلامي آمل در ادامه افزود: اطلاعرساني اگر به موقع و درستانجام پذيرد و به آگاهي مردم و جامعه برسد مطمئنا در رشد و تعالي آن مجموعه اثري مثبت خواهد داشت و برعكس آن اگر فعاليت هاي هر مجوعه اي به خوبي انعكاس نشود عملكرد هاي دستگاه در بين جامعه كم رنگ شده و نظر مردم بهآن دستگاه كم توجه ميشود.
مدير آموزش و پرورش شهرستان آمل گفت : 55رشته تحصيلي در 32 هنرستان شهرستان آمل ارائه مي شود.
حميدمحمدنسب در نخستين جلسه شوراي راهبردي فني و حرفهاي اين شهرستان با بيان اين كه جايگاه هنرستانها در كشورهاي صنعتي بسيار ارزشمند است، اظهار داشت:در اين كشورها حجم زيادي از دانشآموزان به بخش صنعت هدايت ميشوند.
ويبا اشاره به اين كه هدايت دانشآموزان به سوي صنعت بازدهي زيادي براي كشوردارد، افزود: اين سرمايهگذاري نياز به اختصاص بودجههاي بسيار دارد.
مديرآموزش و پرورش شهرستان آمل با تاكيد بر اين كه آمل صنعتيترين شهر مازندران است و اين امر ظرفيت مناسبي براي توسعه رشتههاي فني و صنعتي محسوب ميشود، بيان داشت: رشد رشتههاي فني و حرفهاي با توجه به وجود واحدهاي صنعتي بسيار در اين شهرستان چشمگير خواهد بود.
اين مسئول با بيان اين كه گرايش دانشآموزان به بخش صنعت دغدغه اشتغال خانوادهها را كاهش ميدهد، تصريح كرد: ارتباط بين صنعت و هنرستانها بايد ايجاد شود.
ويبا اعلام اين كه در سال تحصيلي گذشته 55 رشته تحصيلي در 32 هنرستان اين شهرستان براي دانشآموزان ارائه شد، بيان داشت: در اين هنرستان رشتههاي كشاورزي، كار و دانش و فني و حرفهاي ارائه شد كه رشته كار و دانش با 35 رشته تحصيلي بيشترين رشته را به خود اختصاص داد.
محمدنسببا بيان اينكه در سال تحصيلي 92-91 بيش از چهار هراز دانشآموز در دبيرستانهاي آمل مشغول به تحصيل بودند، افزود: از اين تعداد بيش از 50درصددر رشتههاي فني و حرفهاي تحصيل كردند.
وي با اشاره به اين كه درسال تحصيلي آينده پيشبيني ميشود كه تعداد دانشآموزان رشتههاي فني افزايش يابد، تصريح كرد: اين افزايش نياز به فضاي كارگاهي جديد را ميطلبد.
اينمسئول با بيان اينكه افزايش دانشآموزان در رشتههاي فني آمل را نيازمند بيش از هشت هزار متر مربع فضاي كارگاهي جديد كرده است، افزود: هم اكنون 6 هزار متر مربع فضاي كارگاهي در هنرستانهاي آمل به دانشآموزان خدمات ارائهميدهد.
منبع :خبرگزاري پانا
بخش سفيران تبيان
پساز سه هفته تعطيلي، رقابتهاي ليگ برتر واليبال فردا(يكشنبه) با برگزاري ديدار عقب افتاده كاله و متين ورامين از هفته نخست پيگيري ميشود. به دليل حضور تيم ملي واليبال ايران در مسابقات قهرمان قارهها مسئولان سازمان ليگ،مسابقات داخلي را سه هفته تعطيل كردند. حالا پس از بازگشت ملي پوشان از سفر و استراحت بايد شاهد نبرد آنها در بازي متين و كاله باشيم.
حمزهزريني، فرهاد ظريف و عادل غلامي در كاله و سعيد معروف، شهرام محمودي و مجتبي ميرزاجانپور بعلاوه موسوي مصدوم در متين يك جنگ ستارگان تمام عيار رادر اين مسابقه پديد ميآورد. ديدار حساسي كه تداعي كننده خاطرات علاقهمندان از فينال فصل قبل ليگ برتر واليبال است.
كاله مدافع عنوان قهرماني در دو سال گذشته دو بار عنوان قهرماني را بدست آورده است. متين ورامين اما تيم تازه تاسيسي است كه در نخستين سال حضورش در ليگ به نايب قهرماني رضايت داد. مسئولان اين تيم با خريد بهترينهاي واليبال ايراندر اين فصل تنها به قهرماني فكر ميكنند.
شايد در اردوگاه ورامينيها مهمترين دغدغه كادر فني مصدوميت محمد موسوي باشد. ستاره سالهاياخير واليبال ايران كه همواره در تمام مسابقات خود در بين برترينها شناخته ميشود. حالا بايد ديد كادر فني تيم ورامين چه برنامههايي براي پوشش جالي خالي مدافع روي تور ملي پوش خود دارد.
حمزهزريني، فرهاد ظريف و عادل غلامي در كاله و سعيد معروف، شهرام محمودي و مجتبي ميرزاجانپور بعلاوه موسوي مصدوم در متين يك جنگ ستارگان تمام عيار رادر اين مسابقه پديد ميآورد. ديدار حساسي كه تداعي كننده خاطرات علاقهمندان از فينال فصل قبل ليگ برتر واليبال است
بازيدر شهر آمل و در حضور هواداران پرشور اين شهر حساسيتهاي خاص خودش را دارد. به ويژه اينكه در اين فصل سه مهره كليدي كاله از آمل به تيم ورامين پيوستهاند. ستارگان محبوب فصل قبل آمليها حالا رو در روي تيم محبوبشان قرار ميگيرند. موضوعي كه بايد به درستي مديريت شود تا از ايجاد حاشيههاي احتمالي جلوگيري كند.
تيمهاي واليبال كاله و متين ورامين از ساعت 17 فردا(يكشنبه) در آمل با يكديگر ديدار ميكنند.
بسماللهالرّحمنالرّحيم
1392/09/25
اوّلاً از برادران عزيز صميمانه و از ته دل متشكّرم بهخاطر اينكه همّت گماشتيد براى بزرگداشت كسانى كه حقّاً و انصافاً سرآمدان مردم روزگار ما به حساب مىآيند؛ يعنى شهدا و مجاهدان. خود اين كار بسيار باارزش است؛ بزرگداشت شهيدان، احياى نام آنان، تحقيق در مورد كارهاى آنها، توليد آثار مكتوب و تصويرى و صوتى و امثال اينها از زندگى آنها و از اقدامات و جهاد آنها، كارهاى بسيار باارزشى است. اين فهرستى هم كه سردار محترم بيان كردند(۲) در مورد كارهايى كه در اين گردهمايى بنا است انجام بگيرد، فهرست خوبى است؛ همين كارها بسيار خوب است؛ منتها توجّه كنيد كه عميق انجام بگيرد اين كارها؛ يعنى صِرف تأمين يك عنوان نباشد، يعنى كاملاً با عمق، با فرصت، با دقّت، با وقتگذارى، با بهرهگيرى از هنر از يك سو، و روح تحقيق از سوى ديگر، انجام بگيرد تا ماندگار و اثرگذار باشد. بنابراين كار، كار بسيار خوبى است؛ كار باارزشى است. البتّه من اطّلاع دارم كه مازندرانىها تا حالا هم گردهمايىهاى بسيار زياد و متعدّدى در مورد شهدا در بخشهاى مختلف استان به صورت خودجوش و مردمى انجام دادهاند، كه خيلى باارزش است؛ اين كار شما هم يك كار جمعى و بزرگ و با اهمّيّت است. انشاءالله كه موفّق باشيد.
مسئلهى دفاع مقدّس علاوه بر اينكه يك آزمون بزرگى بود براى ملّت ايران، آزمونى هم بود براى بُروز استعدادها، هم استعداد اشخاص، هم استعداد مناطق كشور؛ حالا در مورد استعداد اشخاص به نظر من اين نكتهى مهم و قابل توجّهى است كه به آن توجّه نميشود؛ يعنى از بس واضح است مورد غفلت قرار ميگيرد، از كثرت وضوح مخفى ميماند؛ و آن اين است كه اين دفاع مقدّس وسيلهاى شد براى اينكه استعدادهاى مكنون(۳) در انسانها، به شكل عجيبى بُروز كند. مثلاً در سپاه، شما ملاحظه ميكنيد يك جوانى وارد ميدان جنگ ميشود و در حالى كه از مسائل نظامى هيچ اطّلاعى ندارد و وارد نيست، در ظرف يك سال، يك سال و نيم، دو سال تبديل ميشود به يك استراتژيست نظامى؛ اين خيلى مهم است. خب، شما الان در حالات شهدا و سرداران بزرگ و مانند اينها كه نگاه ميكنيد، مثلاً فرض كنيد شهيد حسن باقرى منباب مثال، بلاشك يك طرّاح جنگى است. هركس منكر اين معنا باشد، اطّلاع ندارد؛ والّا كسى اطّلاع داشته باشد، خواهد ديد كه واقعاً اين جوان بيست و چند ساله يك طرّاح جنگ است. كِى؟ در سال ۱۳۶۱؛ كِى وارد جنگ شده است؟ در سال ۱۳۵۹. اين مسيرِ حركت از يك سرباز صفر به يك استراتژيست نظامى، يك حركت بيست ساله، بيست و پنج ساله است؛ اين جوان در ظرف دو سال اين حركت را كرده است! اين خيلى نكتهى مهمّى است.
يا فرض بفرماييد فلان سردار جنگى - حالا از شهدا و رفتگان اسم بياوريم؛ زندهها هم زيادند، همين آقا مرتضاى خودمان(۴) كه اينجا نشسته و ديگران، همه از همين قبيلند - مثلاً شهيد باكرى؛ ايشان در آغاز جنگ يك جوان دانشجو است كه تازه فارغالتّحصيل شده؛ حالا چند ماه يا يك مدّتى هم در پادگانها گذرانده، بعد هم به دستور امام كه [ گفتند] از پادگانها بياييد بيرون، آمده بيرون؛ مثلاً مهر ماه سال ۵۹ شهيد باكرى يك چنين حالتى دارد. بعد شما نگاه كنيد در عمليّات بيتالمقدّس، در عمليّات خيبر، قبل آن در عمليّات فتحالمبين، اين جوان يك فرماندهى زبدهى نظامى است كه ميتواند يك لشكر را، در بعضى جاها يك قرارگاه را حركت بدهد و هدايت كند و كار كند. اين عجيب نيست؟ اين معجزه نيست؟ اينها معجزهى انقلاب است. اين در مورد بُروز شخصيّتها؛ حالا در اين زمينه حرف زياد است، منتها عرض كردم اين مطالبى است كه از بس روشن است مورد غفلت قرار گرفته؛ يعنى كسى توجّه به اين [ مطلب] نميكند كه اينها كه بودند؟ چه بودند؟ يك جوان بيستوهفت بيستوهشت ساله و حدّاكثر سى ساله در وقت شهادت، و در اوج توانايىهاى نظامى يك انسان، يك جوان؛ او از كجا شروع كرد كه به اينجا رسيد؟ در چه مدّتى به اينجا رسيد؟ اين خيلى مهم است.
دليل مهارت اينها و عظمت كار اينها اين است كه پختگان نظامى ما، برادرانى كه در ارتش بودند و سالها كار كرده بودند - كه در طرّاحى عمليّات با همديگر مىنشستند، در فتحالمبين، در بيتالمقدّس، در خيبر، جاهاى ديگر، تبادل نظر ميكردند - همه، كار اينها را و فكر اينها را تصديق و تأييد ميكردند. و دليل روشنتر اينكه اينها توانستند يك ارتش مجهّز پشتيبانىشدهى از سوى قدرتهاى بزرگ را، با آن همه سازوبرگ در عمليّاتهاى فوقالعاده عجيبى، آنچنان در محاصره بيندازند كه آنها خودشان حيرت كنند. فرض كنيد در عمليّات فتحالمبين طرّاحىهاى همين نيروهاى جوان ما، همين بچّههاى ما موجب شد كه - دشمنى كه آن صحراى عظيم را [ پر كرده بود] كه بنده آن صحرا را همان زمان جنگ رفتم كاملاً از بالا ديدم؛ استقرار نيروهاى دشمن را از آن ديدگاهها بنده نگاه كرده بودم كه چطور تمام اين صحرا را، دشتعبّاس و اين طرف و آن طرف را اينها [ فرا ]گرفتهاند - دشمن ناگهان احساس كند كه اين نيرويى كه در مقابل او است و دارد با او ميجنگد، از پشت سر دارد به او حمله ميكند.
اين مهم نيست؟ اين كوچك است؟ اين قابلِ اين نيست كه روى اين حركت عظيم كار بشود، فكر بشود، تحقيق بشود، كار هنرى بشود، كار تحقيقى انجام بگيرد؟ اينها شوخى است؟ يا در عمليّات بيتالمقدّس دو سه لشكرِ مجهّزِ دشمن ناگهان احساس ميكنند در محاصره قرار گرفتند؛ در اين صحراى منطقهى خوزستان از شمال دارد به آنها حمله ميشود، از شرق دارد به آنها حمله ميشود، از اين طرف دارد به آنها حمله ميشود. پس اهمّيّت و صحّت طرّاحىهاى جوانهاى ما، اين استعدادهاى برجسته، از جمله اينجا معلوم شد كه يك لشكر مجهّز، يك نيروى مسلّحِ از همه جهت مجهّز كه هم ژنرالهاى كاركشته و قديمى و افسران برجسته به قول خودشان داشتند، هم از طرف دشمنان ما در سطح جهانى به اينها كمك ميشد، به اينها دستور داده ميشد، روش ياد داده ميشد، حتّى تاكتيك به اينها تعليم داده ميشد؛ اين ارتشِ آنچنانى در مقابل طرّاحىهاى جوانهاى ما دست و پايشان بسته ميشد، كم مىآوردند و مغلوب ميشدند؛ اين دليلِ چيست؟ اين دليل اين است كه كار در اينجا داراى يكچنين عظمت و اهمّيّتى است. [ بنابراين] اين استعدادها بُروز كرد. اين در مورد اشخاص.
در مورد مناطق هم همينجور؛ حالا من به مناسبت [ بزرگداشت شهداى] مازندران اين را بگويم: مازندران انصافاً در جنگ امتحان بسيار خوبى داد. بيش از ده هزار شهيد مازندران دارد كه حالا آقايان رقم را گِرد ميكنند، ميگويند ده هزار، امّا بيشتر از ده هزار است. معناى اين تعداد شهيد چيست؟ چقدر اينها رفتند جبهه؟ چقدر مكرّر رفتند و برگشتند؟ چقدر در آنجا ماندند كه در طول هشت سال بيش از ده هزار شهيد تقديم كردند؟ حالا شهداى نامدارى هستند، معروفند، امّا بىنامونشانهايشان، آن افرادى كه داراى همين استعدادهايى كه اشاره كرديم بودند، همراه اين جمعيّت رفتند و در جنگ بودند. بنده همان وقت هم لشكر ۲۵ كربلا را ديده بودم - البتّه فقط لشكر ۲۵ كربلا نبود، از جمله يكى هم همان [ لشكر] ۳۰ گرگان بود و يگانهاى ديگرى كه مازندرانىها داشتند - محورْ لشكر ۲۵ كربلا بود؛ ما از نزديك اين لشكر را و كار آن را ديده بوديم، شنيده بوديم؛ خب، اينها كار بزرگى را در جنگ انجام دادند؛ مردم مازندران واقعاً فداكارى كردند، ازخودگذشتگى كردند، جوانهايشان را با اخلاص فرستادند، و اين جوانها رفتند، ايستادگى كردند و مقاومت كردند؛ در عمليّاتهاى مختلفى كه ايشان(۵) اسم آوردند، توانستند كارهاى برجسته و بزرگى را انجام بدهند.
در غير از مقولهى دفاع مقدّس هم همينجور؛ در همين داستان آمل كه يك حركت مردمىِ عجيبى مردم آمل نشان دادند،(۶) اينكه امام (رضوان الله تعالى عليه) در وصيّتنامه از مردم آمل اسم آوردند، نشاندهندهى عظمت كار اينها - قشرهاى مختلف، حتّى زنها - است. دخترك چهارده پانزده ساله در همين داستان آمل، ميرود ميجنگد و به شهادت ميرسد.(۷) البتّه سوابق مردم مازندران كه زياد است؛ من بارها گفتهام، از دورانهاى قديم اين منطقهى طبرستان و منطقهى پشت اين جبال سربهفلككشيده كه لشكريان فاتح خلفا نميتوانستند از اين جبال عبور بكنند، فراريان خاندان پيغمبر، اين جوانهايى كه در مدينه و در كوفه و در مناطق عراق و حجاز زير فشار قرار ميگرفتند، خودشان، زنوبچّههاشان فرار ميكردند و خودشان را ميرساندند به آن طرفى كه نيروهاى مسلّحِ آن روز نميتوانستند برسند. لذا مردم مازندران از وقتى كه مسلمان شدند، پيرو اهلبيت بودند؛ يعنى از همان اوّل، اسلامِ اينها همراه بود با پيروى از اهلبيت (عليهمالسّلام). يك چنين كار بزرگى [كردند].
حتّى بعدها كه عدّهاى از سادات زيدى و رزمندگان پيرو مكتب زيد ميخواستند در يمن كارهايى را انجام بدهند، از مازندران كسانى رفتند به آنها كمك كردند و توانستند حكومت علوى و حكومت زيدى را در آن قرون اوّليّه در يمن بهوجود بياورند. غرض، افتخارات مردم مازندران يكى دو مورد نيست. بعد هم در مورد سازندگى، همانطور كه اشاره كردند،(۸) [ بازسازى] سوسنگرد را مازندرانىها قبول كردند؛ زودتر از همه هم اين بازسازى را انجام دادند، تمام كردند و تحويل دادند؛ يعنى يك كار بزرگ و برجستهاى را در زمينهى سازندگى هم انجام دادند. تا امروز هم بحمدالله مردم مازندران مردم وفادارى هستند؛ با اينكه در دوران رژيم طاغوت دشمنان اسلام و عوامل دستگاه طاغوت، اين همه عليه دين و تقوا و عفاف و معنويّت - هم از لحاظ اخلاقى، هم از لحاظ رفتارى، هم از لحاظ عقيدتى - در اين استان كار كرده بودند، در عين حال اين مردم ايمانشان را اينجور حفظ كردند و اينجور در دورانهاى سخت بُروز دادند. اميدواريم انشاءالله خداوند متعال همهى شماها را موفّق بدارد و بتوانيد اين كار بزرگ را و كارهاى بزرگى از اين قبيل را به بهترين وجهى پيش ببريد.
والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته
۱) اين كنگرهى يكروزه در ۱۲ دىماه سال جارى برگزار خواهد شد.
۲) اشارهى سرتيپ پاسدار سيّد محمّدتقى شاهچراغى (دبير كلّ كنگره) به برنامههاى زير: پژوهش و جمعآورى آثار شهدا و ايثار گران در چهار حوزهى عمليّاتپژوهى، شهيدپژوهى، تاريخ شفاهى، خاطرات شفاهى؛ انتشار نشريهى كنگرهى شهدا با عنوان �سبزِ سرخ�؛ راهاندازى پايگاه اطّلاع رسانى �جنگ و گنج� و حمايت از سايتهاى همسو؛ آموزش روايتگران؛ برگزارى يادوارهها؛ ديدار با خانوادهى شهدا؛ توليد برنامههاى راديو تلويزيونى؛ ساخت و احياء بناها و يادمانهاى دفاع مقدّس و پاركموزهى دفاع مقدّس مازندران.
۳) پنهان
۴) سردارسرتيپ پاسدار مرتضى قربانى
۵) دبير كلّ كنگره
۶) صبح روز ۶ بهمن سال ۱۳۶۰، با هدف راهاندازى يك قيام سراسرى، گروهى از كمونيستها شهر آمل را تسخير كردندامّا مردم فداكار آمل در همان روز به مقابلهى مسلّحانه با آنان پرداختند و تا عصر همان روز، فتنه را سركوب كردند.
۷) شهيد سيّده طاهره هاشمى
۸) دبير كلّ كنگره
درياچه زيباي الُبوم در منطقه حفاظت شده الُبوم در دامنه كوه هُودكان، در كنار جنگل ايلان، در منطقه كوهستاني ميان طالقان (تالگان) و مازندران قرار دارد. در دل تخته سنگي بزرگ در دامن كوه جوشان، چشمهاي از آب شيرين و گوارا آرميده كه آبشخور جانوران است و به درياچه زندگي ميبخشد.
درياچه در كنار خاكهاي سبز در جانب شمال شرقي قرار دارد. دو درياچه كوچك و يك درياچه بزرگ كه آب شيرين آنها از بالاي تخته سنگ به درون خاكهاي سبز ريخته و گودالي ژرف را در بر ميگيرد تا درياچهاي شود بيمانند. تنه چند درخت گردو در زير آب درياچه نمايان است. خاكهاي سبز در جانب شمال غربي، به يك دره بسيار خوفناك، باريك و هميشه تاريك ميانجامد. هنگام گذر از اين گذرگاه، بالاي آن صخرههاي عجيب با ديوارهاي صاف و شيبهاي تند، احساس غريبي همچون يورش تيراندازان يا جنگجويان به انسان دست ميدهد. پژواكهاي آبشار، ريزش سنگها، جيغ عقابها و صداي عجيب پرندگان ناشناخته بر فراز دره در گوشها طنين ميافكند. آبشار بزرگي از آب درياچه از آغاز به پايان دره هرانك جاري است و به رودخانه بزرگ الموت ميپيوندد. دره هرانك لبريز از پرچينهاي تمشك و باغهاي پربار است. در جايجاي اين منطقه، بوي خوشايند گياهان سودمند، مشام كاوشگران را مينوازد.
اين سرزمين هرگز در برابر تازيان سرخم نكرد. مقدوني متجاوز جرات و جسارت رفتن به آن را هرگز نيافت. در دژهاي سر بر آسمان ساييده اين منطقه بود كه نهضت مقاومت ايرانيان با نام اسماعيليان در برابر تاتار و تازي شكل گرفت و هراس شگرف در دل دشمنان ايران افكند. كوههاي سربلند ايرانزمين، پناهگاه آزاديخواهاني شد كه هيچگاه سر تسليم در برابر هيچ دشمني فرود نياوردند و داغ حسرت چيرگي بر اين سرزمين را بر دل دشمن نهادند.
كوههاي سرخرنگ اين منطقه يادآور جامگان سرخي است كه از اين آخرين جانپناه، ايران و ايراني را زنده نگاه داشتند. سرانجام يكصد جنگجوي ايراني بيش از پنج سال در برابر سپاه بيشمار مغول در زمان هلاگو مقاومت كردند. بازماندگان اين نبرد نابرابر كه نميخواستند ننگ شكست را بپذيرند، به دره اَلُبوم و كوههاي تسخيرناپذير آن پناه آوردند. در دوران صفويه اين افسانه به گوش اروپاييان رسيد كه اسرار قاليچه پرنده در نهانگاهي در اين مكان است. در دوران قاجاريه، جويندگان غارتگر انگليسي براي يافتن اين كتاب دربردارنده اسرار قاليچه پرنده و همچنين گنج افسانهاي اردوان، شاه اشكاني، چند سال كند و كاو كردند و هر آنچه با ارزش بود را با خود بردند. از جمله يكي هم سر عقاب سنگي بزرگي است بر فراز دروازه دژ همچون نگهباني هميشه بيدار جاي گرفته بود. جفت اين عقاب توسط ناآگاهان خرد شده و اينك تكه پارههاي آن در دره به ما مينگرد.
اَلُو به زبان پهلوي به معني آتش است و بوم سرزمين و همچنين پشتِبام. اَلُبوم را به معني سرزمين آتش معني كردهاند.
ايرانيان باستان به دليل نشاندادن همبستگي در زمانهاي خاص بر پشتبامها آتش ميافروختند و اتحاد خود را اعلام ميداشتند. اين نشانه به روشني در هنگام قيامهاي مردمي نمود بيشتري داشت. هنوز هم قوم ايراني كُرد در هنگام نوروز آتش ميافروزند و آن را آگِرِ نوروژي ( = آتش نوروزي) مينامند.
منبع:خبرگزاري ميراث فرهنگي و گردشگري