روابط عمومي مركز دلواپس نگاري تهران شعبه دكترين مهندسي استراتژيك با صدور اطلاعيه اي از چگونگي وقوع طوفان دوشنبه تهران پرده برداشت.
در اين اطلاعيه آمده است:
ما دلواپسان خسروي شيرين ميخواهيم
ما كشته آن نامزد خورشيد كلاهيم
بدون ترديد طوفان دوشنبه سهم مهمي در جغرافياي سياسي كشور آنهم در دولت موسوم به كليد دارد و نشانه هاي روشني از قهر طبيعت با دولت جديد. در اين واقعه مشخص شد كه اين دولت توان مقابله با باد و طوفان را ندارد چه برسد به جنگ! اميدواريم كه دولتمردان پيام اين طوفان را گرفته باشند. دلايل زير به نظر ما قابل بررسي است و بايد نسبت به آن اقدام عاجل شود. ضمن اينكه مركز دلواپس نگاري نسبت به طوفان هاي آتي كه همراه با بيلبورد و لنگه كفش خواهد بود، از هم اكنون به دولتمردان هشدار مي دهد.
دليل سياسي
اظهارات دشمن شاد كن رييس جمهور كه نمي خواهد مردم را به بهشت بفرستد حال آنكه بهشت الكي نيست بايد برايش زور زد. معلوم نيست چرا رييس جمهور محترم اين «زور دولتي» را نفي مي كند.
دليل فرهنگي
برگزاري كنسرت هايي كه در آن بزك كرده ها حضور دارند و بزن و بكوب مي كنند.
دليل غير طبيعي
اصرار بيخودي برخي سياسي كاران به آلوده بودن بنزين در دولت قبل. و اين بود چوب خدا به غش كنندگان در معامله بنزين.
دليل علمي
تهمت بزرگ به دولت پاك دهم در خصوص بورسيه هاي دكترا. بالاخره تهمت بدون جواب نمي ماند.
دليل هسته اي
سرعت طوفان دوشنبه 120 كيلومتر بوده و اين نشانه روشني است (اسنادش موجود است) كه آقاي ظريف! غني سازي 20 درصد را دوباره شروع كن! (120 درصد يعني 20 در كنار 100 و يعني همان 20 در 100 كه با توجه به زبان سانسكريت مي شود 20 بر 100 يا همان 120).
دليل عرفاني
فضاسازي غير اخلاقي درباره سفر پيش پا افتاده چند نماينده محترم به برزيل براي انجام فريضه اداري...استغفرالله!
دليل ادبي
برگزاري جشنواره شعر فجر كه اصلا آنطوري نبود كه توقع ما بود.
دليل اجتماعي
عدم فيلترينگ واتس آپ كه هم خلاف قانون است و هم خلاف شريعت.
دليل ماورايي
رد صلاحيت رحيم مشايي كه در سالگرد اين اقدام ناجوانمردانه طوفان شد!
دليل اينترنتي
افزايش ناگهاني پهناي باند از مگا به گيگا.
دليل كشكي
پيش بيني نكردن سازمان هواشناسي
دليل ديپلماتيك
خنديدن ظريف به اشتون و رو دادن به 5+1
دليل فني
سكوت احمدي نژاد در قبال تهمت ها و دروغ ها كه با غرش طوفان شكسته شد و تازه اين اولشه!
دليل رسانهاي
تذكر هيئت نظارت بر مطبوعات به كيهان.
در پايان اين بيانيه آمده است: چون در زمان طوفان دوم ما در سواحل درياي خزر در حال بررسي اوضاع كشور و همچنين انجام مراسم دلواپسي در نقاط شمالي كشور بوديم، فعلا تحليل نداريم اما تاكيد مي كنيم همين كه تهران سر جايش مانده به خاطر مقاومت ها و ظرفيت هايي است كه در زمان دكتر در كشور ايجاد شد.
Source: KhabarOnline
عباسآخوندي وزير راه و شهرسازي در برنامه نگاه يك تلويزيون با بيان اينكه شاخصدسترسي به واحد مسكوني بر اساس درآمدهاي خانوارها در ايران خوب نيست، گفت:به شكل متوسط هر خانواده ايراني بايد 12 سال درآمد خود را هزينه كند تا بتواند يك واحد مسكوني خريداري كند اين در حالي است كه در كشورهاي ديگر اينشاخص 3 تا 5 سال است، ضمن اينكه با برنامهريزيهاي لازم سعي خواهيم كرد با ارائه تسهيلات بانكي كمتر از 40 درصد هزينه خانوارها جهت بازپرداخت تسهيلات بانكي پرداخت شود.
وزير راه و شهرسازي با اشاره به اينكه نبايد بيش از 40 درصد از هزينه خانوارها جهت خريد مسكن صرف شود، خاطرنشان كرد: در غير اين صورت مردم مجبور هستند از سهم بهداشت و آموزش خود زده و جهت خريد مسكن مصرف كنند.
وي با بيان اينكه اصليترين بحث براي خانوادههاي قشر متوسط جامعه خريد خانه است، اظهارداشت: با استفاده از پسانداز و پرداخت اقساط مناسب يك خانواده طبقه متوسط جامعه ميتواند خانهدار شود.
آخوندي با تاكيد بر اينكه تنها از طريق پسانداز ميتوان اقدام به تأمين مسكن كرد، گفت: اين طرح در تمام كشورهاي دنيا موفق بوده و در ايران نيز به طور قابل قبولي موفق خواهد بود. در حال حاضر قشر وسيعي از جامعه جوان هستند و ميتوان با كاهش سطح زيربناها اقدام به توليد انبوه مسكن كرد.
وي با اشاره به اينكه بازار سفتهگري به بازار مسكن جهت ميدهد، تصريح كرد: بايد با مطرح كردن تقاضاهاي متوسط جامعه و قدرت خريد پيدا كردن اين طبقات بازار توليد را متناسب با بازار تقاضا كنيم.
وزيرراه و شهرسازي با بيان اينكه با توضيح مناسب مسكن قيمت زمين نيز كاهش مييابد گفت: قيمت زمين در شهرهاي مختلف متفاوت است و به صفر رساندن قيمت زمين در حال حاضر غيرقابل ممكن است.
آخوندي با اشاره به بافتهاي فرسوده در تهران گفت: قيمت اين بافتها نسبت به جاهاي ديگر ارزانتر است بنابراين بايد اقدام به نوسازي اين بافتها كنيم و با توزيع مناسب جمعيت بازار تقاضا و عرضه را متعادل كنيم. با افزايش تسهيلات نوسازي بافتهاي فرسوده و ارزانتر شدن سود تسهيلات اقدام به تشويق نوسازي اين بافتها ميكنيم.
آخوندي به ماليات از خانههاي خالي اشاره كرد و اظهارداشت:با توجه به نرخ تورم در كشور طرح ماليات از خانههاي خالي باعث كاهش توليدميشود و انگيزه ساخت و ساز را در كشور كاهش ميدهد در صورتي كه از ركود تورمي خارج شويم و ميزان تورم كشور به 2 يا 3 درصد برسد ماليات از خانههايخالي موفق خواهد بود در غير اين صورت اين طرح بازار سرمايهگذاري را تهديدميكند.
اينطرح در تمام كشورهاي دنيا موفق بوده و در ايران نيز به طور قابل قبولي موفق خواهد بود. در حال حاضر قشر وسيعي از جامعه جوان هستند و ميتوان با كاهش سطح زيربناها اقدام به توليد انبوه مسكن كرد
وي بابيان اينكه يكي از سياستهاي ما براي خروج از ركود جدا كردن بانكها از بنگاهداري است گفت: بانكها بايد تنها به فعاليت بانكداري خود بپردازند و حذف وامدهي بانكها و خروج آنها از فعاليت بنگاه داري فعاليت اصلي ما است.
وزير راه و شهرسازي با اشاره به اينكه در سال 92 بانكها 2 هزار ميليارد تومان تسهيلات دادند كه 120 ميليارد تومان از آن تجديد قرارداد شد، اظهارداشت: كمتر از 115 ميليارد تومان تسهيلات در سال گذشته بهبخش مسكن پرداخت شد، ضمن اينكه 60 تا 70 هزار ميليارد تومان در بخش مسكن بايد تسهيلات پرداخت شود.
آخوندي با اشاره به راهاندازي صندوق پسانداز مسكن گفت: بخش اعظم منابع اين صندوق اندوختههاي مردم است و كمك دولت براي جبران كسريهاي اين صندوق ميتوان به خانهدار شدن قشر متوسط كمككرد. 50 درصد قيمت يك واحد مسكوني را ميتوان در منابع اين صندوق پرداخت كرد.
وزير راه و شهرسازي با تاكيد بر اينكه خانه اوليها براي ما بسيار مهم هستند، اعلام كرد: متراژي كه براي خانه اوليها در نظر گرفته شده75 متر است و ميانگين پرداخت تسهيلات 80 ميليون تومان است. قيمت متوسط هر مترمربع مسكن2.5 تا 3 ميليون تومان است و اگر قيمت مسكن را 200 ميليون تومان در نظر بگيريم، با پرداخت تسهيلات 80 ميليون توماني ميتوان زمينه خريد خانه را فراهم كرد.
آخوندي با بيان اينكه ميانگين قيمت مسكن دربافتهاي قديمي تهران 2.5 تا 3 ميليون تومان است، اظهارداشت: هدف ما خانهدار كردن زوجهاي جوان است. اين افراد بايد 20 ميليون تومان پسانداز داشته باشند و حدود 40 تا 50 ميليون تومان ديگر را نيز تأمين كنند تا به همراه تسهيلات 80 ميليون توماني بتوانند قدرت خريد را در بازار به دست آورند.
وزير راه و شهرسازي خاطرنشان كرد: تاريخ نشان داده است كه اين طرح موفق بوده و ما ميتوانيم با اجراي طرح صندوق پسانداز مسكن 3 ميليون خانوار را خانهدار كنيم. وي به ميزان اقساط اين طرح اشاره كرد و گفت: 40 درصد هزينه خانواده را براي پرداخت اين اقساط در نظر گرفتهايم
آخونديبا بيان اينكه در گذشته برنامههاي مسكن لحظهاي بوده است، گفت: بايد برايمسكن برنامهريزيهاي كافي صورت گيرد و بدون پسانداز نميتوان اقدام به خريد خانه كرد؛ بنابراين اقتصاد خرد و اقتصاد كلان هر دو طرف به صورت متعادل براي كنترل بازار مسكن اقدام كنند. با راهاندازي بازار رهن ميتوانعرضه و تقاضا را متعادل كرد به گونهاي كه خانوارها يك واحد مسكوني را از طريق تسهيلات بانك خريداري كنند و آن را به رهن بانك تا پرداخت كامل باز پرداخت تسهيلات آن را به رهن بانك دربياورند.
بايدبراي مسكن برنامهريزيهاي كافي صورت گيرد و بدون پسانداز نميتوان اقدامبه خريد خانه كرد؛ بنابراين اقتصاد خرد و اقتصاد كلان هر دو طرف به صورت متعادل براي كنترل بازار مسكن اقدام كنند
وزير راه و شهرسازي با اشاره به اينكه بخش مسكن نياز به سياستهاي بلند مدت دارد، افزود: بايد سازنده، خريدار و بانك با يكديگر رابطه خوبي برقرار كنند و بخشمسكن را فعالتر كنند. در كشورهاي خارجي دخالت دولت در بخش ساخت و ساز صفراست و تنها نقش نظارتي دارد.
آخوندي درباره مسكن اجتماعي گفت: مسكناجتماعي بخشي از سياستهاي تأمين اجتماعي است و دولت به كمك شهرداريها، بهزيستي و ساير نهادها اقدام به ساخت مسكن براي اقشار ضعيف جامعه ميكند.
ويبا اشاره به اينكه ما يك روز هم ساخت و ساز مسكن مهر را متوقف نكردهايم، گفت: تاكنون 1 ميليون و 450 هزار واحد مسكن مهر از 2 ميليون واحد مسكن مهر به اتمام رسيده است.
قائممقام وزير راه و شهرسازي در مسكن مهر گفت: 720 هزار واحد مسكن مهر در مراحل مختلف ساخت باقي مانده است كه اگر بانك مركزي، مصوبه دولت قبل مبني بر افزايش تسهيلات از 25 ميليون تومان به 30 ميليون تومان را بپردازد، ساختعمده مسكنهاي مهر تا پايان سال تمام ميشود.
احمد اصغري مهرآبادي اظهار كرد: براي دو ميليون و 320 هزار واحد مسكن مهر شهري قرار داد منعقد شده كه ساخت يك ميليون و 600 هزار واحد آن به اتمام رسيده است.
وي با بيان اينكه يك ميليون و 126 هزار واحد در سطح كشور افتتاح شده و 144 هزار واحد نيز آماده بهرهبرداري است، اظهار كرد: يك ميليون و 205 هزار واحد نيز فروش اقساطي شده و پيشرفت كلي فيزيكي 82 درصدي دارند.
مهرآبادي گفت: تاكنون 45 هزار ميليارد تومان تسهيلات پرداخت شده و 3600 ميليارد تومان اقساط وصول شده است.
فرآوري: محسن جندقي
بخش اقتصاد تبيان
منابع :مهر و ايسنا
مطالب مرتبط:
در حاشيه بازار مسكن چه خبر است؟
هفتهگذشته و در جشن انجمن منتقدان و نويسندگان سينما مريلا زارعي به خاطر بازيدر �شيار 143� عنوان بهترين بازيگر نقش اول را بدست آورد. رفتن او روي سن وبده بستانش با مازيار ميري يكي از حاشيه هاي جشن را رقم زد. ماجرا از اين قرار است كه خواندن اسم بهترين بازيگر زن به مازيار ميري سپرده شده بود و اين كارگردان با سخنانش كنايههايي به مريلا زارعي زد.ميري قبل از آنكه پاكت برگزيده بهترين بازيگر نقش اول زن را باز كند، رو به كثيريان كرد و گفت: �اين همان جايزه است؟!�. بعد هم خطاب به حاضران ادامه داد كه �ميدانستم جايزه به چه كسي ميرسد. اين وظيفه را به من محول كردند چون قرار است با هم حرف بزنيم، گفتوگو كنيم و يكديگر را تحمل كنيم�.
پساز آنكه نام مريلا زارعي به عنوان بهترين بازيگر زن جشن هشتم خوانده شد،اوروي سن آمد و در ابتداي سخنانش با كمي تامل و سكوت گفت:�واقعا امروز كه ميخواستم اينجا بيايم بدون اينكه به فكر جايزه باشم با عشق آمدم. براي من هميشه نظر منتقدان درباره حضورم در سينما بسيار مغتنم بوده است. بسيار خوشحالم از اينكه اين جايزه را از اهل قلم ميگيرم.� زارعي كه از لحن سخنانمازيار ميري دلخور شده بود،ادامه داد: �آقاي ميري جملهاي گفتند.با اينكه عهد كرده بودم چيزي نگويم. در زندگي اصل بر تحمل است و چون ايشان از تحمل صحبت كردند من هم باري كه صحبت ايشان داشت را حذف ميكنم و آنچه در دلم دارم را نميگويم و ميگذارم براي 20 سال ديگر!� اين ديالوگ در ميزانسن جشنانجمن منتقدان واكنش هاي متفاوتي به همراه داشت؛ چند نفري به زارعي حق دادند و برخي هم معتقد بودند او بايد حرمت مراسم را نگه مي داشت!
مريلازارعي بعد از اين كه در روز جهاني قدس در گردهمايي خانه سينما حضور يافت، گفت و گويي انجام داد كه خيلي زود واكنش هاي متفاوتي به همراه داشت. او درپاسخ به اينكه نظرتان �درباره كمپين �كشتن همنوع را متوقف كنيد� كه اخيرادر فضاي مجازي راهاندازي شده و آقاي فرهادي و گروهي از هنرمندان در آن اعلام نظر كرده بودند، چيست؟� اين گونه گفت: �من از اين حركت خيلي خوشحالماما بايد بگويم كه شعارها در اين كمپين كلي است و به طور مشخص به حوادث اخير مربوط نميشود. مشمول تمام اقدامات غيرانساني، جنگ و خونريزي در جهان امروز است. اين جمله شامل كشتهشدگان اتوبوس اسكانيا، حادثه سقوط هواپيماي مالزي و... هم ميشود. مطمئنم كه واكنش همكارانم از سر خيرخواهي بوده و خيلي هم زيباست. من از همكارانم در اين كمپين درخواست ميكنم كه به حركت مثبتشان ادامه بدهند و بهطور مشخص از جناياتي كه در حق مردم بيدفاع غزه شده هم نامي ببرند.� اين اظهار نظر باعث شد برخي آن را دوئل زارعي _ فرهاديتعبير كنند.
بهعقب تر برگرديم به جشنواره سي و يكم فجر جايي كه �اشك هاي ناتمام مريلا زارعي� تيتر رسانه ها بعد از نشست خبري فيلم �شيار 143 � شد. در نشست پرسش وپاسخ اين فيلم زارعي كه به شدت متاثر بود و اشك ميريخت از ابراهيم حاتميكيا تشكر كرد و گفت: �الان براي من پيامكي آمد كه نوشته بود آقاي حاتميكيا گفتهاند �چ� را به �شيار 143� تقديم ميكنم، بايد از ايشان به صورت ويژه تشكر كنم.� تصوير روبرو سال ها در قاب خاطره سينماي ايران خواهدماند...
اكرانفيلم �چ� مجالي بود براي دردل هاي بي پايان ابراهيم حاتمي كيا. او در اختتاميه جشنواره فيلم فجر در شهر مقدس مشهد از لقب سرباز براي حال و روز خود استفاده كرده بود و همين واكنش سركار خانم زارعي را به همراه داشت: � آقاي حاتمي كيا شما غريب نيستيد بلكه براي نسل ما فرمانده ايد.� او سپس حرفهاي متفاوتي بيان كرد:�من دختري هستم كه سهمم از جنگ فقط پر كردن قلكهاييبود كه مدرسه به ما ميداد و نامه اي به يك رزمنده و هيچ كدام از آنها جز اين جمله جنگ جنگ تا پيروزي يادم نيست.آن موقع نميدانستم چه مينويسم و درك نميكردم كه آرامش آن روز هاي من زير سايه پدر را مديون خواهران و مادراني هستم كه برادران و پسرانشان در ميدان نبرد جلوي دشمن ايستاده اند. زمان رفتن به دانشگاه كه سهميه شهدا در نظر گرفته شد من يكي از معترضان بودم ولي آنچه باعث شد ديد من باز و نگاهم عوض شود فيلمهاي آقاي حاتمي كيابود.�
زارعيخطاب به ميري : � آنچه در دلم دارم را نميگويم و ميگذارم براي 20 سال ديگر!� اين ديالوگ در ميزانسن جشن انجمن منتقدان واكنش هاي متفاوتي به همراه داشت؛ چند نفري به زارعي حق دادند و برخي هم معتقد بودند او بايد حرمت مراسم را نگه مي داشت!
مريلازارعي پس از تمجيد در جشنواره سال گذشته فيلم فجر كمتر تن به مصاحبه مكتوبدرباره �چ� و �شيار 143 � داد. اين بازگير در معدود گفت و گوهايي هم كه داشت به سياق صحبت هاي شفاهي اش تند و بي پروا بود:�جالب است بدانيد وقتي خبر حضور من در اين فيلم (چ) منتشر شد، تماسهايي داشتم مبني بر اينكه لطفادر اين فيلم بازي نكنيد. چون مخالف اين قصه و شخصيت بودند. از طرفي من خودم نسبت به قهرمان سرزمينم تعصب داشتم. ضمن اينكه فارغ از فيلم و قصه و نقش بهعنوان بازيگر، قرارگرفتن در ميان خيل عظيمي از بازيگران در آن شرايطاستثنايي تحت كارگرداني آقاي حاتميكيا برايم تجربه ارزندهاي بود كه نميتوانستم بياهميت از اين موقعيت چشمپوشي كنم. � بي پرده سخن گفتنِ زارعي مسبوق به سابقه است چه وقتي روبروي رضا رشيدپور نشست و چه زماني كه در جلسه مطبوعاتي يك فيلم ادبيات عجيبي در توصيف خبرنگاران به كار برد!
پوششمريلا زارعي هر از چندگاهي سوژه رسانه ها مي شود. اين روايت را بي هيچ كم وكاستي به نقل از وب سايت خبري ـ تحليلي سينماپلاس بخوانيد: �بررسي ها نشانمي دهد مريلا زارعي بازيگر سينما و تلويزيون ايران يكي از خوش تيپ ترين بازيگران اين عرصه است كه به پوشش اسلامي و حجاب نيز علاقه اي زياد دارد. او مي داند در كدام مراسم چه لباسي را برتن كند كه با آن مراسم تناسب داشتهو كاملا هم پوشيده باشد. زارعي از بازيگراني است كه در انتخاب لباس بخصوص براي مراسم هاي رسمي دقت فراواني دارد و در هر مراسمي هر لباسي را برتن نميكند.او در سي و دومين جشنواره فيلم فجر در بهمن سال 1392 علاوه بر مانتوي بلند، ساق دست هم داشت تا در حين ژست گرفتن در مقابل عكاسان، دست هايش پيدانباشد.
نحوهروگرفتن او با چادر در حرم حضرت معصومه (س) نشان مي دهد در اين كار بسيار وارد است و به همين دليل به جاي چادرهاي ملي آستين دار يا چادرهايي كه با كِش روي سر زنان بند مي شود، از چادر سنتي استفاده كرد كه هم پوشيده تر استو هم شكيل تر. او در يكي از مراسم هاي نيكوكاري مي دانست كه قرار است به افتخار طرفدارانش دست هايش را بالا ببرد و براي آنها دست تكان دهد. به هميندليل علاوه بر يك مانتوي بلند، از ساق دست نيز بهره گرفت. زارعي در مراسم جشن انجمن منتقدان سينماي ايران دوباره مانتوي بلند برتن داشت .مانتوي سفيدرنگ با لباس سياه رنگ تضاد جالبي را ايجاد كرده بود. او با انتخاب اين مانتو همچنان علاقمندي اش به پوشش برتر را نشان داد.
در تكميل روايت بالا ، تيتر گفت و گوي آنا ثاني همان طراحي كه لباس زارعي در جشنوارهفجر را طراحي كرده را مرور كنيم: �ساده پوشي بخشي از شخصيت مريلا زارعي است. او ميگويد در لباسهاي بلند و تيره امنيت و آرامش را احساس ميكند. به چادر خيلي علاقمند است.�
مريلازارعي گاهي هم ازهمكاران گله كرده و البته از دست فرج الله سلحشور خيلي دلخور است:� از همه چيز گله مندم. زماني اختلافي كه پيش ميآمد ميگفتند ريش سفيدي را پيدا كنيم تا مشكل را حل كند. اكنون در شرايطي زندگي ميكنيم كه نميدانيم حَكَمِمان كيست؟ بايد كجا درددلمان را بگوييم؟ كسي كه دردمان را ميشنود چقدر محرممان است؟ متأسفانه خود من در اين عرصه، هر آن از چهار جهت اصلي و چهار جهت فرعي آمادگي پذيرش نيش، خنجر، زخم زبان و همه چيز را دارم. گله اين روزها كه نخ نما هم شده به بحران بزرگي برميگردد كه سينما از آن رنج ميبرد.�
زارعي در معروف ترين واكنش هايش روي آنتن زنده برنامه هفت آمد و به عنوان عضو انجمن بازيگران دلخوري اش از گفته هاي فرج الله سلحشور درباره زنان سينماي ايران را بيان كرد و خطاب به فريدون جيراني گفت: �اهالي سينما از شما توقع دارند همانطور كه برنامه نود به برخيمعضلات فوتبال كشور با نگاهي انتقادي و صريح مي پردازد شما هم در اين برنامه به موضوع مشابهي كه براي سينماي ايران اتفاق افتاده و بانوان سينمايايران را مورد هجمه و اهانت قرار داده، مي پرداختيد.� اين بود هفت برش از منش حرفه اي و اخلاقي بازيگر سينما وتلويزيون ايران. مريلا زارعي حالاكوله باري از تجربه دارد؛ چگونه از آن استفاده خواهد كرد؟
منيژه خسروي
بخش سينما و تلويزيون تبيان
رامبدجوان با ساخت برنامه �خندوانه� مدل جديدي از تاك شو ارائه كرده. پيش از اين ، نمونه چنين برنامه اي كه مبتني بر حضور عده اي تماشاگر و گفت و گوي فان با مهمانان با تكيه بر خنده است، نداشتيم. موارد خارجي هم اساس شان را به شكلي ديگر طراحي كرده اند و با �خندوانه� تفاوتي بنيادين دارند.
جوانبرنامه اش را در هياهوي جام جهاني فوتبال روي آنتن فرستاد اما اين هيجان وهياهو روي �خندوانه� سايه نينداخت و خيلي زود جاي خود را باز كرد. ملاك انتخاب مهمانان در اين برنامه چهره بودن است، اما گاهي شاهد حضور افراد نه چندان مطرح هم هستيم؛ كساني كه به واسطه حرفه شان جذابيت هاي لازم براي يك گفت و گوي متفاوت از جنس خندوانه دارند.
درنگاه اول شايد برخي بگويند ربط آزادگان با خنده و خندوانه چيست؟ احتمالا هم حق دارند. چهره اي كه ما از اين عزيزان ديده ايم عمدتا همراه با جديت بوده و وجه ديگر آن ها در همين صلابت گم شده.
از همين رو يك شنبه شب جوان دست به اقدامي شايسته زد و به مناسبت 26 مرداد (آغاز بازگشت آزادگان به ميهن) سه نفر از آزادگان را به �خندوانه� آورد و با آن ها به سياق هميشگي برنامه گفت و گو كرد.
در نگاه اول شايد برخي بگويند ربط آزادگان با خنده و خندوانه چيست؟ احتمالا هم حق دارند. چهره اي كه ما از اين عزيزان ديده ايم عمدتا همراه با جديت بوده و وجه ديگر آن ها در همين صلابت گم شده.
ازآن سو زياد ديده ايم كتاب هايي كه محورشان شوخ طبعي هاي جبهه و دوران اسارت است؛ شنيده ايم كه رزمندگانِ دوران دفاع مقدس و اسراي دربندِ رژيم بعث چگونه با اتكا به همين روحيات شوخ طبعانه در برابر دشمن مقاومت كرده اند. متاسفانه اين وجه مهم در لابلاي تعارفات ما ايراني ها كمرنگ مانده.
بيتعارف بگوييم كدام فيلم و سريالي توانسته �بدرستي� تصوير واقعي از ملاحت رزمندگان ما نشان دهد؟ اسم اين عزيزان كه مي آيد چه تصويري در ذهن شما نقش مي بندد؟ تصوير يك آدم عبوس؟ يك آدم آسماني دست نيافتني؟ بگذاريد نام نبريماز فيلم هايي كه رزمنده ما با خشم و فرياد و عصبيت دنبال حق دوست دوران جنگش است و شوخ طبعي اش در حد اس ام اس هاي نيمه دوم سال 80 تقليل يافته و ....
دربرنامه �خندوانه� علاوه بر غلامرضا شيرالي دو آزاده دوست داشتني ديگر هم حضور داشتند؛ عبدالحسين جلالوند و عباس ميرزايي. آن ها خيلي راحت جلوي جواننشستند و مثل ديگر ستاره ها پاسخ او را با مطايبه و خنده دادند.
دربرنامه �خندوانه� آزاده عزيز، غلامرضا شيرالي به طور ضمني پاسخ خوبي به اين ابهام داد. جايي كه گفت: � عبادت و جنگ ما جاي خود بود و شوخ طبعي هم جاي خود. دين ما دين خوش اخلاقي است و ... �
دربرنامه اخير �خندوانه� علاوه بر جناب شيرالي دو آزاده دوست داشتني ديگر همحضور داشتند؛ عبدالحسين جلالوند و عباس ميرزايي. آن ها خيلي راحت جلوي جوان نشستند و مثل ديگر ستاره هاي پيشين برنامه پاسخ او را با مطايبه و خنده دادند.
اين برنامه نشان داد كه مي توان در قالبي ديگر هم پاي حرف بازمانده هاي جنگ نشست. مي توان از دوران سخت گفت اما با زباني طنز و شيرين. مي توان خاطرات را بدون گريه و زاري و موسيقي هاي غمبار شنيد...
البتهكه مرور هشت سال جنگ نابرابر و اتفاقاتي كه بر سر مار رفت تلخ است و بايد گاهي هم به همان تلخي بيان شود؛ اما نبايد پتانسيل شيوه ديگرِ روايت گويي را ناديده گرفت. همان طور كه جناب شيرالي به اين مفهموم اشاره كرد و گفت تعمدتا خاطرات تلخ را به زبان طنز مي گويد. او خوب مي داند جامعه عبوس امروز به طراوت بيشتري نياز دارد...
آفرين به خندوانه و مجري وقت شناسش كه نشان داد مي شود با آزادگان جور ديگر گپ و گفت داشت؛ برنامه اخير نيم ساعت بيش از برنامه هاي عادي روي آنتن بود اما درنهايت نتيجه 90 دقيقه همصحبتي با آزادگان نه تنها خسته كننده نبود كه تبديل به يكي از جذاب ترين وپر خنده ترين �خندوانه� شد.
پس مي شود آزادگان را جور ديگر ديد ؛ واقعا مي شود...
منيژه خسروي
بخش فرهنگ پايداري تبيان
مطالب مرتبط:
استفادهاز اينترنت و ابزارهاي فناوري اطلاعات به شدت در حال رشد است به نحوي كه براساس آمارهاي ارائه شده از سوي پژوهشگاه علوم و فناوري اطلاعات روزانه 144 بيليون ايميل در جهان مبادله مي شود و بررسي هاي صورت گرفته از وجود 104 بيليون كامپيوتر شخصي حكايت دارد.
رشد استفاده از اينترنت و فناوري اطلاعات از وجود 2.5 بيليون نفر بر روي وب حكايت دارد و براساس آمارهاي ارائه شده از سوي پژوهشگاه علوم و فناوري اطلاعات 34 درصد از كل جمعيت جهان كاربران شبكه هاي وب هستند.
براساس بررسيهاي صورت گرفته با توجه به اينكه استفاده از ابزارهاي فناوري اطلاعات روز به روز شتاب بيشتري به خود مي گيرد آمار كاربران جهاني ايميل 2.2 بيليون برآورد ميشود و ميزان ترافيك روزانه ايميل در جهان 144 بيليون است.
تا پايان دسامبر سال 2012 بالغ بر 634 ميليون وبسايت در دنيا به ثبت رسيده و در طول يكسال نيز 51 ميليون وبسايت جديد به اين آمار اضافه شده است.
رشداينترنت به حدي فراگير شده كه شبكههاي اجتماعي يكي از مهمترين كاربردها را براي كاربران اينترنت به همراه دارد و براساس بررسي هاي به عمل آمده، 74درصد كاربران اينترنت در اين شبكه ها هستند و 22 درصد آنها كاربران تمام وقت آنلاين هستند.
بررسيهاي صورت گرفته از وجود 104 بيليون كامپيوتر شخصي و بيش از 10 بيليون دستگاه متصل به اينترنت در جهان حكايت دارد و با اين وجود هم اكنون حركت اصلي در فناوري اطلاعات در دنيا به سمت رايانش ابري ارزيابي مي شود
براساساين آمارها، روزانه بيشتر از 2 بيليون ويدئو در شبكه اجتماعي يوتيوب آپلودميشود و ماهانه 32 بيليون جستوجو در شبكه توئيتر صورت مي گيرد. همچنين كاربران توئيتر در ماه 200 ميليون مطلب روي اين شبكه توئيت مي كنند و 1.2 تريليون جستجو نيز ماهانه روي گوگل صورت مي گيرد.
بررسي هاي صورت گرفته از وجود 104 بيليون كامپيوتر شخصي و بيش از 10 بيليون دستگاه متصل بهاينترنت در جهان حكايت دارد و با اين وجود هم اكنون حركت اصلي در فناوري اطلاعات در دنيا به سمت رايانش ابري ارزيابي مي شود.
پژوهشگاه علومو فناوري اطلاعات همچنين تغيير رويكرد پژوهشگران را از ديگر مزاياي رشد استفاده از اينترنت و فناوري اطلاعات برآورد مي كند به نحوي كه هم اكنون پژوهشگران از ابزار جستجوي جامعي مانند گوگل اسكولار براي تحقيق استفاده ميكنند؛ همچنين رشد مقالات و كتب الكترونيكي از ديگر اتفاقاتي است كه رويكردپژوهشگران براي استفاده از منابع علمي را تغيير داده است و آنها از زوترو،مندلي و اندتوت به عنوان ابزار پژوهش استفاده مي كنند.
تاپايان دسامبر سال 2012 بالغ بر 634 ميليون وبسايت در دنيا به ثبت رسيده و در طول يكسال نيز 51 ميليون وبسايت جديد به اين آمار اضافه شده است
استفادهاز شبكه هاي اجتماعي براي تحقيق و پژوهش موضوع ديگري است كه كاربرد استفاده از اين ابزار را افزايش داده به نحوي كه با تغيير رويكرد پژوهشگران، آنها از ابزارهايي مانند ريسرچ گيت - Research Gate - ، انجمن -Anjoman - و اكادميا - Academia - براي تحقيق استفاده مي كنند و ارائه دروس نيز به صورت متن باز - Open Courseware - صورت مي گيرد و از ابزارهاي آنلاين در تدريس حتي كلاسهاي حضوري استفاده مي شود.
براساس اين تحقيقات، انجام مراحل ارائه پيشنهاد تا پذيرش تحقيقات و پژوهش به صورت آنلاين نيز از ديگر مواردي است كه از تغيير رويكرد پژوهشگران با استفاده ازابزارهاي فناوري اطلاعات حكايت دارد.
1-" هنوز اينجا ايستادهام كمرم درد ميكند چون ديشب مرا به جرم عاشقي با چوب زدند ." چندي پيش بود كه الهام چرخنده كه او را در نقش زيوردر فيلم آواي باران به ياد مي آوريد در برنامه نوروزي شبكه چهار سال نو را به رهبر انقلاب تبريك گفت و اين شروعي بود براي حمله به او اما اين حمله تنها به اونبود بلكه لعيا زنگنه هم كه در برنامه اي ديگر گفت " افتخار ميكند در مملكتي زندگي ميكند كه ريشه رهبرش به يك زن همچون فاطمه زهرا (س) مي رسد" مورد هجمه رسانه اي قرار گرفت. افرادي كه داعيه روشنفكري و آزادي بيان دارند نشان دادند كه به نسبي گرايي در اين زمينه اعتقاد دارند و آزادي بيانرا فقط در حريم تفكرات خود تاب مي آورند. البته اين هجمه هاي رسانه اي ادامه اي هم داشته و در اقدامي اعجاب بر انگيز و تاسف آور يك زن را به خاطر ابراز ارادت به ارزش هاي يك ملت مورد ضرب و شتم فيزيكي قرار داده اند. چرخنده مي گويد "من با پرچم ايران كه روي آن به انگليسي نوشتم �همه جانم اميرالمومنين رهبرم خاكم تموم مسلمين� عكس گرفتم و حال آنها بد و بدترشد. به طوري كه هنوز اينجا ايستادهام كمرم درد ميكند چون ديشب مرا به جرم عاشقي با چوب زدند" اين رفتار براي اولين بار نيست كه از اين طيف فكريرخ مي دهد در گذشته شاهد چنين رفتارهايي از جانب آنها بوده ايم، به طوري كه وقتي شهاب حسيني و پروانه معصومي در سال 89 در مراسم ديدار بازيگران با رهبري به ايراد سخناني پرداختند، آنها نيز بعد از اين موضوع مورد هجمه كمپين هاي رسانه اي روشنفكران غرب زده قرار گرفتند، اما چه كساني تاب ابزار محبت و تمايل بازيگران را به ارزش هاي ايراني اسلامي و رهبري ندارند؟
ساليكه فارغ ازمظلوميت فرهنگ نشان داده است كه كساني كه در چهارچوب فرهنگ و ارزش هاي مردم گام بر ميدارند همچنان نيز مظلوم هستند از شهادت علي خليلي شهيد امربه معروف و نهي از منكر تا حمله هاي رسانه اي و فيزيكي به الهام چرخنده. در واقع عده اي مي خواهند با ايحاد هزينه براي افرادي كه دغدغه و نقش فرهنگي دارند شرايط را براي چنين اقداماتي دشوار كنند
2- به خاطر نمايش سكانس نماز بهم فشار آوردند- ارزش هاي مشتركي در ميان ايرانيان وجود دارد كه هر كسي با هرگرايش فكري و سياسي به آنها معنقد و برايشان ارزش قائل است چون نماز و اهل بيت. باورش سخت است كه در چنين كشوريعده اي به فردي در رسانه ملي براي ساخت و نمايش سكانسي درباره نماز فشار آورند آنچه كه محسن تنابنده نويسنده و بازيگر محبوب سريال پاييتخت بدان اشاره داشته است. اين موضوع براي كساني كه هر گونه دخالت دست هايي در داخل بر ضد ارزش هاي ملت را نفي مي كنند قابل تامل است. اين موضوع خود را در زمينه ورزش نيز اخيرا نشان داده است وقتي حسين فركي سرمربي تيم قهرمان فولاد خوزستان در اظهارات خود پيروزي تيمش را لطف خدا دانست عده اي بر او خورده گرفتند! باور چنين نيت هايي در هجمه به افراد براي ابراز محبت به متعالي ترين ارزش هاي يك ملت بسيار سخت مي باشد.
3 -چرا در قلاده هاي طلا بازي كرديد- اين طيف فكري بعد از خرده گيري بر سر ارزش هايي چون نماز و رهبري برسر گرايش هاي خردتر سياسي نيز نتوانستند تاب بياورند وقتي محمدرضا شريفي نيا، امين حيايي و سام نورايي در فيلمي نقش آفريني كردند كه درباره نقش دست هاي خارجي اي بود كه بر عليه منافع و امنيت ملي در فتنه سال88 نقش افريدند، فتنه اي كه مردم در نهم دي ماه بر آن مهر باطلي زدند اين افراد كه آمال خود را در اين ميان بر باد رفته ديدند ، به اين بازيگران درفضاي رسانه اي هجمه هاي بسياري وارد كردند انها باز مي خواستند نظر اقليت ومنافع خود را به زور رسانه و جو سازي بر هنرمندان اعمال كنند.
4-"خانم چرخنده سينماي ما جاي اينجور زنها نيست؛ پس سينماي ما جاي چه جور زنهايي است؟" قسمت دوم اين جمله سوالي است كه چرخنده از كساني دارد كه قسمت اول را به عنوان پيامك براي او فرستادند. وقتي فرج الله سلحشور در سخناني جنجال برانگيز گفت "هنرپيشههاي زن ايران خودشان يك پا آنجليانا جولي هستند " و سينماي ايران را فاحشه خانه ناميد عده اي به او حمله بردندكه چرا چنين سخن گفته اي؛ فارغ از اينكه بيان اين نظرات به اينگونه درستبوده است يا خير، به نظر ميرسد بخشي از منتقدين بيش از آنكه از الفاظ اين جملات ناراحت باشند از اينكه كسي نمي خواهد فضاي سينما غربزده باشد و زنانبازيگر چون زنان غربي نگاه ابزاري بدانها نباشد و مورد سو استفاده و استحاله قرار نگيرند، ناراحت هستند. كساني كه سينماي امروز را در سطح گيشه نگه داشتند، سكس پنهان را در آن وارد كرده و خيانت را موضوع اصلي فيلم نامه هاي خود قرار داده اند. افرادي كه وجود نماز را تاب نمي آورند اما ترويج خيانت، دوستي ها و روابط بي قيد و نامشروع و بد حجابي را از رسالت هاي سينما مي دانند. كساني كه باعث مي شوند محتواي سخنان سلحشور درباره سينما زياد دور ازذهن نباشد!
دولتبايد با رصد اين نشانه ها و اقدامات به هنگام و مديريت قاطعانه و موثر خودجلوي جريانات سو استفاده گر و ضدارزش هاي ملت را بگيرد و خوش بيني هاي تساهل برانگيز را كنار بگذارد
5 –دلواپسي اي كه دلاوريمي خواهد- دلواپسي هميشه بد نيست و گاها رنگ و بوي قضاوت هاي زودهنگام، رقابت هاي سياسي و افراط و تفريط ندارد و آن دلواپسي براي فرهنگ كشور است. وضعيتي كه رهبري از آن اعلام نگراني كردند و بخشي از شعار امسال را به آن اختصاص دادند. سالي كه فارغ ازمظلوميت فرهنگ نشان داده است كه كساني كه در چهارچوب فرهنگ و ارزش هاي مردم گام بر ميدارند همچنان نيز مظلوم هستند از شهادت علي خليلي شهيد امربه معروف و نهي از منكر تا حمله هاي رسانه اي و فيزيكي به الهام چرخنده. در واقع عده اي مي خواهند با ايجاد هزينه براي افرادي كه دغدغه و نقش فرهنگي دارند شرايط را براي چنين اقداماتي دشوار كنند و افرادي را به نوعي در مارپيچ سكوت وارد كنند و اقليت خود را در اين چينش، بيشمار بنمايند.
رهبري سالها پيش و مكرر خطر ورود جريان سكولار در عرصه فرهنگ را هشدار داده اند اينكه افرادي مي خواهد هنرمندان ارزشي را از دور خارج كنند و هنر غير ارزشي را جايگزين نمايند علي رغم اين هشدار ها اين جريان مادام در پي پياده سازي اين هدف بوده است و مسئولين بسياري با كم كاري و يا همراهي به اين امر كمك كرده اند.
اين جريان در وضعيت كنوني از دو جنبه توجه بيشتري را مي طلبد اول آنكه عده اي كه تنها در فضاي رسانه اي اقدام به تخريب و هجمه به افراد ارزشي مي كردند حال چوب به دست شده اند و خسارت جاني و مالي آفريدند و دوم آنكه با روي كار آمدن دولت اميد طيفي از اصلاح طلبان تندرويي كه انحراف و التقاط فكري خود را در دو دولت هفتم و هشتم، مجلش ششم و فتنه 88 در مقاطع مختلف بروز دادندحال در غالب طيف هاي نزديك به حاميان دولت و شركاي سياسي در پي نفوذ و سو استفاده از اين شرايط هستند. اين افراد سعي مي كنند تا از موقعيت به وجود آمده براي نيل به اهداف خود بيشترين استفاده را كنند فعاليت هايي كه يقينابيشترين آسيب را از آن، دولت خواهد ديد كه حواشي به وجود آمده روند خدمت را به حاشيه رانده و هزينه ساز خواهد بود.
تك خواني زنان، رفع فيلتر فيس بوك، مرز قائل نشدن ميان هنرمندان ارزشي و غير ارزشي، سهل گيري در زمينه حجاب براي عده اي نه از سر دغدغه فرهنگي و در چهارچوب ارزش ها كه براي پياده سازي تفكرات روشنفكرانه خودهمچنين اقداماتي چون زير سوال بردن احكام اسلامي، بزك كردن چهره آمريكا، بحث هايي مانند شير و خورشيد و فعاليت روزنامه نگاران مسئله دار همه مواردي است كه نشانه هايي از وجود موضوع مورد اشاره بوده و نشانه هاي خوبي در دل خود ندارد. دولتبايد با رصد اين نشانه ها و اقدامات به هنگام و مديريت قاطعانه و موثر خودجلوي جريانات سو استفاده گر و ضدارزش هاي ملت را بگيرد و خوش بيني هاي تساهل برانگيز را كنار بگذارد. بار بر دوش دولت در عرصه فرهنگ به عنوان متولي اصلي و بستر ساز علاوه بر پرداخت به زير ساخت، سخت افزار و نرم افزار و محتوا ناظر بر اين حيطه نيز بوده و رفع نگراني هاي فرهنگي با وجوداين شرايط دلاوري مي خواهد.
امير رضواني
بخش ارتباطات تبيان
مطالب مرتبط:
حمله به لعيا زنگنه و الهام چرخنده چرا؟
مسئلهچند همسري و بحث هاي تعدد زوجات و ازدواج موقت هميشه موضوعي جنجالي بوده است موضوعي كه بودن يا نبودن و چگونگي آن يك گره در كار قشرهاي مختلف محسوبمي شود، از مردان و جواناني كه در جامعه در حال زندگي هستند تا مسئولين و محققاني كه در اين زمينه پژوهش و تصميم گيري مي كنند. اين مهم قبل از هر تصميمي، نيازمند تحقق و تفكر و برنامه ريزي است، كه وظيفه رسانه ها در اين ميان، بسيار پر رنگ و خاص مي باشد. در واقع آنان بايد در اين زمينه به دو گونه وارد شوند: به چه صورت اين موضوع پرداخت شود و به نمايش در آيد؟ تا آسيب زايي فرهنگي و فرصت سوزي رخ ندهد و بعد چگونه براي رفع آسيب هاي موجوددر اين زمينه و فرصت سازي براي آن برنامه ريزي كنند؟ در واقع حال را چه كنند و آينده را چگونه برنامه ريزي كنند؟اما قبل از اينكه به آينده بپردازيم گويا چرخ حالمان كمي مي لنگد!
بانگاهي به رويكرد رسانه هاي تصويري اعم از تلويزيون و سينما در چند وقت اخير، بحث چند همسري، ازدواج موقت و دست گذاشتن روي حساسيت هاي زنانه پيرامون همسرشان در اينگونه موارد؛ به عنوان سوژه اصلي يا به عنوان چاشني در فيلم ها مطرح شده است. مردي كه با داشتن همسر اول، زن ديگري دارد و مخفي مي كند! مردي كه با داشتن همسر به سمت ازدواج موقت رفته است و حال بلوتوثي و يا حتي بچه اي براي او درد سر ساز شده است، شوخي و دعواهاي دو زوج پيرامون بحث ازدواج دوم. و حتي فراتر از اين مرد يا زني كه با سو استفاده از پول يا زيبايي خود در پي كلاهبرداري و سو استفاده از تعدادي از جنس مخالف است. اما آيا رسانه هاي ما براي اين داستان ها برنامه دارند و ميخواهند ازاين سوژه ها براي فرهنگ سازي خاصي استفاده كنند؟ يا فقط اين موارد، موضوعاتي جذابند و مي توان در جذاب كردن داستان و همراه كردن مخاطب از آن سود جست؟اين دقيقا نقطه اي است كه مثبت يا منفي بودن اين رويكرد را به ما نشان مي دهد.
بهچه صورت اين موضوع به نمايش در آيد؟ تا آسيب زايي فرهنگي و فرصت سوزي نشودو بعد چگونه براي رفع آسيب هاي موجود در زمينه و فرصت سازي در اين زمينه برنامه ريزي كنند؟ در واقع حال را چه كنند و آينده را چگونه برنامه ريزي كنند. اما قبل از اينكه به آينده بپردازيم گويا چرخ حالمان كمي مي لنگد!
دراولين گام بايد ديد تناسبي ميان ميزان آسيب هاي ناشي از اين موارد در جامعه و ميزان حجم و نوع پرداخت رسانه بدان وجود دارد؟ آيا اين موضوع تا اين حد يك معضل است كه اين حجم از رويكرد كار سينما و تلويزيون را به خود اختصاص داده است و در گام بعدي با توجه به جايگاه خود به عنوان يك موضوع و آسيب اجتماعي، آيا همانطور كه اشاره شد، مناسب بدان پرداخته مي شود؟
ما بيشاز آنكه در رسانه به اين موضوع بپردازيم كه چگونه نهاد خانواده گرم مي ماند و بايد آن را گرامي داشت و تعالي بخشيد و شيوه هاي زندگي مشترك بهتر را بياموزيم و شرايط ازدواج آسان تر را ، بيشتر به دنبال اين هستيم كه چگونه از جذابيت اين موضوع براي سود رسانه اي خود( جذابيت بخشي به داستان، جذب مخاطب و...) بهره ببريم. سكانس ها و پاياني كه در بسياري از اينفيلم ها وجو دارد، آنطور كه بايد به ما نمي گويند كه اينگونه آسيب ها در يك خانواده با چه شرايطي به وجود نخواهد آمد. دو طرف يك زندگي چه نبايد انجام مي دادند و چه كردند كه اين شد؛ بلكه فقط ما را سرگرم مي كند داستان هايي كه تكراري تمام مي شوند با پشيماني يك طرف و.... در واقع حاشيه بر متنو پيام فيلم غلبه دارد،تازه اگر پيامي باشد و نه فقط سود استفاده اي!. اما اين شرايط در حالتي بدتر خواهد شد كه رسانه با بي برنامه گي، وارد مرحله تغيير و تحريف باورها و سبك زندگي، در اين مقوله شود. در واقع مسئله اي كه مبتلابه جامعه است را نه حل بلكه فقط نقل كند و بدان دامن زند.
برخياينگونه استدلال مي كنند كه نمايش چنين سوژه اي همسران را به خود مي آورد اما چقدر نوع پرداخت ما و حواشي ديگر فيلم اين مهم را اجابت خواهد كرد؟ مابا پايان هاي يكسان و تكراري تنها با فرم متفاوت، چقدر مي توانيم در اين پيام رساني موفق باشيم. به نظر مي رسد، در بطن اين تكرارها ديد تزريقي در پيام رساني وجود ندارد بلكه فقط نوعي موازي كاري موج مي زند.
شبكه هايفارسي زبان ماهواره اي هم در اين زمينه و كمي فراتر و در چهارچوب غربي آنمسئله خيانت، پنهان كاري و شكننده بودن محيط خانواده را فرهنگ سازي نرم ميكنند و در حال شكستن چهار چوب هاي فرهنگي ما مي باشند و وظيفه رسانه ملي وسينما در مقابل آن تحكيم بنياد خانواده، افزايش ميل به ازدواج و آموزش روابط صحيح در زندگي و... است و نبايد شبكه ديگري در كنار ماهواره ها باشند!
بازويرسانه اي ما به خصوص در تلويزيون و سينما پنانسيلي دارد كه فقط يك مديريت صحيح و تخصصي مي تواند آن را به انجام برساند، موضوعات مهمي زيادي بر زمين مانده است و آسيب هاي فراواني براي رفع، در جامعه وجود دارد، اما اين مهم است كه بتوانيم به همه موضوعات شايسته و بايسته بپردازيم
دراين سريال ها چقدر آموخته ايم كه همسران بايد چگونه رفتار كنند تا.... يا فقط ترس از موضوع را در افكار انداخته ايم و بدون آموزش خاصي در رويكرد كلياو را در ترس خود رها كرده ايم و يا در نهادهاي فرهنگي ديگر، چقدر آموختهايم مردان چرا بايد به سراغ همسر دوم بروند و چرا نبايد ؛ احكام و مسائل اعتقادي مربوطه را تا چه حد در جامعه مطرح و نهادينه كرده ايم.
قبلاز انتظار خاص از سيما و سينما، نياز است اين مسئله با هم فكري علما، پژوهشگران و مسئولين در يك كار هماهنگ و رو به جلو بين همه، به خصوص با فعاليت هاي نهادهاي فرهنگي حل شود كه در اينباره با وضعيت امروز جامع،ه بايد چگونه برخورد كرد. آيا زن دوم خوب است يا بد، بحث ازدواج موقت خط قرمزاست يا خير؟ در كنترل و بهبود آن با توجه به هدف گزاري كه انجام خواهد شد رسانه چه وظايفي در كنار ساير نهادهاي فرهنگي و اجرايي بر عهده دارد؟ در واقع بايد رويكردي برنامه ريزي شده و هماهنگ حتي در بين خود رسانه ها ايجادشود. اينكه در فيلم ها چگونه بدين موضوع پرداخته شود و در برنامه هاي گفتگو محور چگونه، خط قرمزهايي كه هيچ رسانه اي نبايد در موضوع و نوع پرداخت سراغ آن برود، چيست ؟ رسانه هاي مكتوب و مجازي چگونه مي توانند بعنوان مكمل در اين راستا حركت كنند؟ در برنامه هاي كودك از حال بايد چه مضاميني براي نسل كه در اينده با اين موضوع برخورد خواهد داشت، وارد شود؟ آيا بازي هاي يارانه اي هم مي توانند در اين زمينه نقش ايفا كنند؟ مانمي توانيم اين مشكل را در تلويزيون رفع كنيم در حالي كه بازي ها از افرادرا از سنين كودكي روي مسائل جنسي حساس مي كنند و راديو حريم روابط را بين نامحرم مي شكند و سينما .....
بازوي رسانه اي ما به خصوص در تلويزيون و سينما پنانسيلي دارد كه فقط يك مديريت صحيح و تخصصي مي تواند آنرا به انجام برساند، موضوعات مهمي زيادي بر زمين مانده است و آسيب هاي فراواني براي رفع، در جامعه وجود دارد، اما اين مهم است كه بتوانيم به همه موضوعات شايسته و بايسته بپردازيم و براي سود و مخاطب بيشتر نيازهاي مخاطب را رها نكرده و با پرداختن به مقتضيات ذائقه سوزي كنيم. كه با اين كار فقط حال را گذرانده ايم و آينده با مشكلات بيشتر و گره اي كورتر در انتظار ما خواهد بود.
عطالله باباپور
بخش ارتباطات تبيان
روندتمسخر در جامعه ما بيش از آنكه متاثر از رابطه افراد با يكديگر باشد ناشي از الگو سازي رسانه اي ما مي باشد. در واقع اين سريال هاي تلويزيوني و محتواي لطيفه هاي ما هستند كه در حال حاضر روند اين آسيب رفتاري و فرهنگي را در جامعه رشد و نمو مي دهند.
پيامك ها، شبكه هاي اجتماعي و سينماو تلويزيون به خصوص در ژانر طنز رسانه هايي هستند كه در آن موج نشر تمسخررا در جامعه شاهد هستيم. از همه بيشتر هم ژانر طنز در سينما و تلويزيون بدين امر مبادرت دارد. در واقع براي سرگرم سازي و خنداندن مردم و جذب مخاطببه رفتارهاي آسيب زا و غير اخلاقي روي مي آورند، غافل از اينكه اين ماجرا با خنداندن مردم ختم نمي شود بلكه اين رفتار ها به نوعي در تماشاگر فرهنگ سازي و نهادينه خواهد شد.
اين روند را در مجموعه هاي تلويزيوني طنززيادي، مي توان مشاهده نمود از جمله طنزهاي پاور چين، شب هاي برره، نقطه چين و... تا آخرين نمودهاي آن در اجاره نشين ها و البته خنده بازار كه مشتري خاص خود را دارد و موجب سرور و مباهات مسئولين صدا و سيما مي باشد.
اينسامان گوران نيست كه علي دايي رامسخره مي كند بلكه صدا و سيما است و اين تنها براي علي دايي نيست بلكه مي توان در ارتباطات رسانه اي و ميان فردي هرتمسخري را كه مشاهده مي كنيم، شايد در پس پرده آن رد پايي از فرهنگ سازي صداو سيما را ديد. فرهنگي كه سال هاست شوخي را به بهانه خنده و نقد! تا سرحد تمسخر رواج مي دهد
اين مجموعه براي اولين بار در ايام نوروز 1390 پخش مي شد و كار تا سري ششم آن نيز ادامه داشته است. از عواملي كه در محبوب شدن اين طنز بيش از ساير عوامل نقش داشته است، آيتم هايي است كه بازيگران آن با مهارت خوبي توانستند به تقليد قوي از رفتار و گريم چهره هاي معروف چون خوانندگان، بازيگران و چهره هاي ورزشي بپردازند. آيتم هايي چون نود درصد، هشت، شيتيله و پارك علت.
سكانسهايي پر طرفدار كه با واكنش هاي مختلفي رو برو بود افرادي چون علي دايي ازاين رويكرد انتقاد داشته و آن را تمسخر محسوب مي كردند و اما عده اي نيز آن را شاد كردن مردم و انتقاد مي پنداشتند. رضا صادقي از جمله كساني بود كهاين حركت را نه شوخي بلكه تمسخر محسوب كرد و در اعتراض به آن، اينگونه بيان داشت : "متاسفانه مشتي مليجكهاي دربار قديم و دلقكهاي سيرك اين روزها پايشان به صداو سيما باز شده و با به سخره گرفتن شخصيتهاي گوناگون در تلاشاند كه مخاطبان بيشتري را براي خود دست و پا كنند و ازاينطريق بين مردم بيشتر شناخته شوند برخي طنزها را بايد لودگي نام گذاشت و معلوم نيست با كدام هدف مديران صدا وسيما اجازه انتشار آنها را از تريبوني به اين وسعت و سادگي ميدهند. متأسفم براي كساني كه تصميم گيرندهها وسازندگان اين قبيل برنامهها هستند" با اين همه توليد كنندگان نيز اين رويكرد را شوخي با افراد عنوان مي كنند و تنها به جايگزيني افرادي كه به تمسخرشدنشان اعتراض داشتند، اقدام كردند.
اما بايد ديد واقعا آيا رويكرد اصلي اين برنامه در آيتم هاي اينچنيني، شوخي است يا تمسخر؟ آنچه به نظر مي آيد فراتر از يك شوخي ساده است بلكه همانطور كه برخي از واكنش ها به اعتراض از تمسخر بلند شده است اين رويكرد فراتر از آن است و اگر شوخي باشد با تمسخر با افراد شوخي كرده ايم! آيا نود درصد صرف شوخي با افراد است و يا آيتم شيتيله!حتي اگر شوخي صرف باشد، بايد در نوع و ميزان آن دقت بيشتري كردچون اين برنامه كه از همه قشري مخاطب دارد باعث مي شود هنجار سازي هاي جديد كه ممكن است خود نابهنجار باشند، شكل بگيرد، مانند اين دست شوخي ها كهتمسخر ناميدنشان درخور تر است.در واقع در نگاه كلي به سختي مي توان تمسخر را از آن جدا كرد.
امااز فرم كار كه بگذريم، نه تنها با اين نوع برنامه ها تمسخر نهادينه مي شود، بلكه قبح آن نيز ريخته مي شود. بعد از رفتن گوران از خنده بازار، برنامه هاي او در مجالس ديگر اجرا شد و اينلطف بزرگ خنده بازار است با اينكه برنامه هاي او تندتر از صفحه سيما، بوي تمسخر دارد اما نه تنها به كسي بر نمي خورد بلكه براي همه عادي شده است و مايه خنده.
علي دايي در واكنش به تمسخر خود اينگونه گفته بود كه: "آياصداوسيما جرات دارد مسئولان سياسي كشور را هم مسخره كند؟ اگر اين سازمان در پشت بندش نام اسلامي نبود، حرفي نميزدم. اگر خوشحالي مردم باشد، بازهم حرفي ندارم. اين آقايان نام اسلامي را روي سازمان خود گذاشتهاند، اما اخلاق اسلامي را خدشه دار كردهاند. كجاي اسلام به مسخره كردن مردم را توصيه كرده است؟"
گفته دايي از اين دريچه قابل توجه است كهصدا و سيما بايد مروج اخلاقيات اسلامي در جامعه باشد اما آيا چنين بوده است؟ در همين مورد با انتقاد افرادي چون علي دايي از خنده بازار، رويكرد اين برنامه عوض نشد بلكه فقط شخصيت ها جابجا شدند اما اصل عمل همچنان ماند. كساني ديگر مانند گوشه اي از صحبت هاي دايي اين كار را به دليل شاد كردن مردم قابل تحمل دانستند كه حتي اين مورد هم نبايد باشد چون تحمل شاد كردن امروز مردم با اين شيوه، آسيب بدنه فرهنگي فردا را مي طلبد و تحميل هزينه و كار فرهنگي بر آينده براي جبران ايرادي كه امروز مي توان جلوي آن را گرفت.
طنزاگرآنطور كه بايد با برنامه ريزي و دقت كار نشود و از حد اعتدال خارج شود، ذائقه سوزي مي كند در حالي كه پتانسيل خوبي است براي پيام رساني و ترويج ارزش ها به صورت غير مستقيم و فرهنگ سازي
اكنون اگرعلي دايي هنوز مسخره مي شود يا روحيه تمسخر جاري است چون خنده بازار هنوز اعتدال را رعايت نكرده و ادامه دارد چون سامان گوران چهره شد و كارش متوقف نشد بلكه بازيگري جديد در ايتم نود درصد همين روند را ادامه داد.
رويكردانتقاد از نهاد ها، آسيب هاي بروكراسي و فرهنگ و سنت هاي اشتباه اجتماعي در اين برنامه در خور توجه بود و گامي مثبت اما رويكرد انتفاد از افراد بايد مورد آسيب شناسي واقع شود مرز بين تمسخر و شوخي بسيار باريك است كه دراين برنامه خلط مي شود و پيامدهايي را دارد كه لزوم بازنگري را موجب مي شود.
درواقع اين سامان گوران نيست كه علي دايي رامسخره مي كند بلكه صدا و سيما است و اين تنها براي علي دايي نيست بلكه مي توان در ارتباطات رسانه اي و ميان فردي هر تمسخري را كه مشاده مي كنيم، شايد در پس پرده آن رد پايي از فرهنگ سازي صداو سيما را ديد. فرهنگي كه سال هاست شوخي را به بهانه خنده و نقد! تا سر حد تمسخر رواج مي دهد.
اين برنامه آنجا رويكرد تمسخر خود را ثابت مي كند كه كار به شوخي! با شبكه هاي چون بي بي سي فارسي و من وتو مي كشد. آيا براي مقابله با دشمن، تمسخر راه حل درست و راه گشا مي باشد. اين راه حل- تمسخر- نه راهي براي مقابله بلكه در نگاه از بالا كمكي است به همان فرهنگ غير اسلامي كه اين شبكه ها در پي ترويج آن هستند و به نوعي تكميل پازل آنهاست هر چند از روي جهل. و بد به حال آبنده اين رقايت وكار فرهنگي كه با تمسخر و... با علاج موقت، درمان سطحي مي كند.
طنزاگرآنطور كه بايد با برنامه ريزي و دقت كار نشود و از حد اعتدال خارج شود، ذائقه سوزي مي كند در حالي كه پتانسيل خوبي است براي پيام رساني و ترويج ارزش ها به صورت غير مستقيم و فرهنگ سازي. يقينا بعد ايام عزاي حضرت ابا عبدالله ، در جشن و مناسبت هاي بعد اين برنامه پرطرفدار ادامه پيدا خواهد كرد و بايد از الان كه فرصت فراهم هست به دنبال راه علاج و چاره اي براي اين مورد بود.
عطالله باباپور
بخش ارتباطات تبيان